احیای جهاد سازندگی اشتباهی بزرگ

اگرچه با گذشت زمان این باور در من تقویت می شود که اساسا ساخت قدرت در ایران به گونه ای است که توجه به نظرات مستقل کارشناسی را خلاف رویه متعارف خود می داند ، ولی با این وجود عرق و علاقه وصف ناپذیر به ایران عزیز و این آب و خاک مرا بر آن می دارد که هر از چندگاهی حسب شرایط نظراتم را بیان نمایم .

اقای رئیس جمهور در سفر استانی اخیر خود بر تشکیل مجدد جهاد سازندگی تاکید نمودند و از فحوای کلام ایشان نوع تعجیل در تشکیل مجدد این نهاد وجود داشت . پس از انقلاب ایجاد نهادهای موازی با نهادهای متناظر موجود در کشور یکی از سیاست‌های راهبردی رهبر فقید انقلاب بود . ایجاد این نهادها اگرچه به تثبیت حاکمیت سیاسی کشور کمک شایانی نمود ولی بر گستردگی سیستم اداری کشور به نحو چشمگیری افزود و علاوه بر آن تشتت و تعدد ارکان تصمیم گیری و مدیریت اجرای کشور را موجب شد ‌. همین امر پیچیدگی سیستم اداره کشور را به همراه داشته است که نتیجه طبیعی آن افزایش چشمگیر هزینه اداره کشور و کاهش ظرفیت سیستم برای ارتقا بهبود کیفی اداره امور بوده است .

جهاد سازندگی یکی از این نهاد های موازی است که در تابستان سال ۵۸ با هدف بهبود و ایجاد آبادانی و عمران در روستاها تشکیل شد ‌. انصافا این نهاد در سال‌های ابتدای تشکیل خود فعالیت عمرانی گسترده ای را در روستاهای کشور به انجام رساند اگرچه پس از تبدیل به وزارت دچار یک بروکراسی و ناکارآمدی بنیانی شد .

بزرگترین ایرادی که بر عملکرد جهاد سازندگی می توان گرفت علاوه بر نحوه مدیریت این نهاد، نداشتن یک راهبرد مشخص و هدفمند و نگاه سیستمی در راستای توسعه پایدار روستایی و کشاورزی بوده است . به گونه ای که خیلی از فعالیت‌های این نهاد در روستاها نه تنها بنیان‌های زندگی روستایی را تقویت نکرد بلکه موجب تضعیف ساختارهای اقتصادی و اجتماعی زندگی مبتی بر تولید روستای کشور شد .

متاسفانه پس از ادغام وزارت جهاد سازندگی با وزارت کشاورزی در دولت دوم اقای خاتمی باز به دلیل ساختار اداری ناهمگون وزارت جهاد کشاورزی و فقدان برنامه های اجرایی منسجم توسعه روستایی و کشاورزی کشور به صورت یک آمال و آرزو در کشور باقی مانده و عملا زندگی روستایی مبتنی بر تولید را دچار چالش جدی کرده و بر سیل مهاجرت و تخلیه روستاها افزوده و روستاهای نزدیک به شهر ها را به حاشیه شهرها تبدیل نموده است ‌ . این روند نزولی زندگی روستایی در حالی است که بیش از حداقل ۶۰ نهاد و سازمان دولتی و عمومی و مردم نهاد در امر تمشیت امور روستاها به طور مستقیم و غیر مستقیم و البته بدون هماهنگی در اهداف و برنامه ها مشغول فعالیت هستند .

بنابراین به نظر می رسد به جای تشکیل وزارت جهاد سازندگی بهتر آنست که تمام نهادهایی که در حال حاضر در امر توسعه روستایی و کشاورزی کشور فعالیت می کنند در قالب یک سازمان مشخص ذیل وزارت جهاد کشاورزی یا نهاد ریاست جمهوری با تبین اهداف و برنامه ریزی مشخص در راستای توسعه روستایی و کشاورزی تشکیل شود.

مطالب مرتبط