بدون شک، آب یکی از شروط و عوامل اصلی توسعه اقتصادی هر کشوری محسوب میشود و با گذشت زمان و افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی، اهمیت آن فزونتر میشود. ایران نیز در طی سده اخیر در مسیر توسعه اقتصادی قرار گرفته و این در حالی است که از یک طرف با محدودیت منابع آبی و ناکارآمدی مدیریت آن و از طرف دیگر با نیاز فزاینده به منابع آبی مواجه است. در دو دهه اخیر، با تشدید محدودیتهای منابع آبی و مشکلات ناشی از آن، نظام تصمیمگیری و اجرایی کشور، علاوه بر بکارگیری روشهای سازهای برای افزایش عرضه منابع آبی، تمایل داشته است که از سایر روشها برای مدیریت تقاضای منابع آبی استفاده کند که به دلیل عدم درک درست از کاربرد این شیوهها در عمل، رهآورد مثبتی نصیب کشور نشده است.
البته باید گفت که به دلیل گسترش فناوری اطلاعات و سهولت ارتباطات، از جمله ارتباطات مجازی، شیوههای متعددی پیش روی نظام تصمیمگیری کشور قرار گرفته که میتوان از آن به عنوان یک اتفاق مثبت یاد نمود. استفاده کارآمد از هر یک از روشهای مطرح شده در مدیریت تقاضای آب نیازمند درک و فهم درست از چگونگی کاربرد این روشهاست. البته برخی از این روشها نکته و پیام جدیدی در بر ندارند، مانند تجارت آب مجازی که همان استفاده از اصل مزیت نسبی بر پایه وفور منابع است، اما به دلیل جذابیت و تازگی عنوان، مورد اقبال مسئولین اجرایی قرار گرفته است. هرچند در عمل نتوانسته دستاوردی را در حوزه تصمیمگیری کشور به همراه داشته باشد یا پیادهسازی بازار آب که عملاً زمینه تحقق آن فراهم نبوده است.